۱۳۸۹ مهر ۱۶, جمعه

به سلامتی تو

به سلامتی درخت!
نه به خاطرِ میوه اش، به خاطرِ سایه ش.

به سلامتی دیوار!
نه به خاطرِ بلندیش، واسه اینکه هیچوقت پشتِ آدم روخالی نمیکنه.

به سلامتی دریا!
نه به خاطرِ بزرگیش، واسه یکرنگیش.

به سلامتی سایه!
که هیچوقت آدم رو تنها نمیذاره.

به سلامتی پرچم ایران!
که سه رنگه، تخم مرغ! که دورنگه، رفیق! که یه رنگه.

به سلامتی همه اونایی که دوسشون داریم و نمیدونن، دوسمون دارن و نمیدونیم.

به سلامتی نهنگ!
که گنده لات دریاست.

به سلامتی زنجیر!
نه به خاطر اینکه درازه، به خاطر اینکه به هم پیوستس.

به سلامتی خیار!
نه به خاطر «خ»ش، فقط به خاطر «یار»ش.

به سلامتی شلغم!
نه به خاطر (شل)ش، به خاطر(غم)ش.

به سلامتی کرم خاکی!
نه به خاطر کرم بودنش،به خاطر خاکی بودنش

به سلامتی پل عابر پیاده!
که هم مردا از روش رد میشن هم نامردا !

به سلامتی برف!
که هم روش سفیده هم توش.

به سلامتی رودخونه!
که اونجا سنگای بزرگ هوای سنگای کوچیکو دارن.

میخوریم به سلامتی گاو!
که نمیگه من، میگه ما.

به سلامتی دریا!
که ماهی گندیده هاشو دور نمیریزه.

میخوریم به سلامتی اون که همیشه راستشو میگه.

به سلامتی سنگ بزرگ دریا!که سنگای دیگه رو میگیره دورش.

به سلامتی بیل!
که هرچه قدر بره تو خاک، بازم برّاق تر میشه.

به سلامتی دریا!
که قربونیاشو پس میآره.

به سلامتی تابلوی ورود ممنوع!
که یه تنه یه اتوبان رو حریفه.

به سلامتی عقرب!
که به خواری تن نمیده.
(عرض شودکه عقرب وقتی تو آتیش میره و دورش همش آتیشه با نیشش خودش رو میکُشه که کسی ناله هاشو نشنوه)

به سلامتی سرنوشت!
که نمیشه اونو از "سر" نوشت.

به سلامتی سیم خاردار!
که پشت و رو نداره.



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر