۱۳۸۹ اسفند ۱۸, چهارشنبه

روز مرگم




روز مرگم هرکه شیون کند
از  دور و برم دور  کنید
همه را مست و خراب از می وانگور کنید
مرد غسال مرا سیر شرابش بدهید
مست مست از همه جا
حال خرابش بدهید
بر مزارم نگذارید بیاید واعظ
پیر میخانه بخواند غزلی از حافظ
جای تلقین به بالای سرم دف بزنید
شاهدی رقص کند جمله شما کف بزنید
روز مرگم وسط سینه ی من چاک زنید
اندرون دل من یک قلم تاک زنید
روی قبرم بنویسید وفادار برفت
آن جگر سوخته خسته ازین دار برفت








شاعر فائزه نیاوند - یلدا
دفتر شعر تنهایی










هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر