۱۳۹۰ مهر ۳۰, شنبه

سهراب سپهری




صدا کن مرا 

صدای تو خوب است

صدای تو سبزینه ی آن گیاه عجیبی است

که در انتهای صمیمیت حزن می روید

در ابعاد این عصر خاموش

من از طعم تصنیف در متن ادراک یک کوچه تنهاترم 

و خاصیت عشق این است

بیا زندگی را بدزدیم 

آن وقت میان دو دیدار قسمت کنیم


بیا با هم از حالت سنگ چیزی بفهمیم

بیا آب شو مثل یک واژه در سطر خاموشی ام

بیا ذوب کن در کف دست من جرم نورانی عشق را





قشنگ يعني تعبير عاشقانه ي اشكال

و عشق تنها عشق

تو را به گرمي يك سيب مي كند مانوس

و عشق تنها عشق

مرا به وسعت اندوه زندگي برد

مرا رساند به امكان يك پرنده شدن





وصل ممکن نیست

همیشه فاصله ای هست

اگر چه منحنی آب بالش خوبی است

برای خواب دل آویز و ترد نیلوفر

همیشه فاصله ای هست

دچار باید بود

وگرنه زمزمه حیرت میان دو حرف

حرام خواهد شد

و عشق

سفر به روشنی اهتراز خلوت اشیاست

و عشق


صدای فاصله هاست






















هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر