۱۳۹۱ تیر ۱, پنجشنبه



ذهن انسان همانند کامپیوتر عمل می کند ( البته صحیح تر اینه که کامپیوتر رو از رو ذهن انسان شبیه سازی کردن) و ممکن است که فایل ها ی مختلفی باز شود که نیازی به آنها نیست و یا حتی مانند ویروس نقش مخربی را برای ما بازی کنند و کل حافظه یا بخشی از توانائی های ما را مختل کنند !!!

خب در مورد کامپیوتر موضوع خیلی ساده تر است و ما می توانیم برنامه های اضافی و یا حتی مزاحم را راحت از بین ببریم یا با بستن یک پنجره از شر آن خلاص شویم ولی در مورد ذهن این طور نیست !!!

خیلی اوقات ذهن ما نیاز به برنامه ریزی جدید دارد و خیلی از افکار ما ممکن است برای خود و دیگران مخرب باشد. 

یکی از روش های خلاصی از دست افکار منفی برنامه ریزی ذهن با افکار مثبت می باشد، تا جائی که به مرور زمان افکار مثبت در ذهن ما نقش قوی و تعیی کننده تری را ایفا کنند. البته یادمان باشد که:1- برای این کار باید هدف و راه درست را خوب بشناسیم !!!

2- با ایمان کامل در مسیر آن گام برداریم !!!

3- هر روز و هر لحظه تمرکز بیشتری روی افکار مثبتمان داشته باشیم و به آن انرژی دهیم. ( یعنی به جای خلاصی از افکار منفی و فکر کردن به آنها که در واقع انرژی زیادی از ما می گیرد، به افکار مثبت بیاندیشیم)

4- باید توجه داشت که این افکار مثبت لااقل به اندازه سن ما، با ما بوده و باور ما را شکل داده است. پس برای افکار مثبت هم باید زمان را در نظر گرفت. تا جائیکه همانند نفس کشیدن با هر فکری یا عملی روی خوب سکه را ببینیم یا به عبارتی به تمامی مسائل پیرامون به دیده مثبت و پیام بنگریم نه یک آوار !!!

5- و از همه مهمتر در راهمان استوار و ثابت قدم باشیم و برای رسیدن به خواستمان باید مستمر اقدام کنیم !!! افکار انسان :


مقدمه تفکر گستره وسیعی از فعالیتهای ذهنی را دربرمی‌گیرد. هنگامی که تصمیم می‌گیریم چیزهایی را از بقالی بخریم یا برنامه‌ای برای تعطیلات خود تنظیم کنیم و یا درباره یک دوست بیمار دلواپس شویم . در همه این موارد سرگرم تفکر هستیم و انواعی از افکاردر ذهن ما جریان دارند. در واقع افکار انسان اشاره به این توانایی انسان دارد که ما می‌توانیم اشیا افراد و وقایع را در غیاب آنها تجسم و بازتابی کنیم و حتی تغییراتی در آنها اعمال کنیم. 


اهمیت افکار انسان افکار انسان اهمیت بسزایی در زندگی او خواهد داشت. در واقع همانگونه که قدرت تفکر با وجود منحصر به فرد خود در انسان ، انسان را از سایر موجودات متمایز می‌سازد تاثیرات عمیقی نیز روی زندگی او خواهد گذاشت. بر این اساس چگونگی افکار انسان ، چگونه درگیر شدن در افکار خود ، چگونگی سازمان دهی آنها و غلبه انواع خاصی از افکار بر ذهن فرد مورد توجه روانشناسان است.


انوع افکار انسان در یک طبقه بندی بسیار ساده افکار انسان در دو مقوله مثبت و منفی دسته بندی می‌شود. این نوع از دسته بندی بسیار مورد توجه روانشناسان مشاوره و بویژه مشاورانی است که دیدگاه شناختی دارند. این دسته بندی دو نوع افکار مثبت و منفی در انسان شناسایی می‌شود و اعتقاد بر این است که غلبه هر یک از آنها بر ذهن فرد شیوه زندگی او را در حدی وسیع نشان می‌دهد. بطوری که همین افکار ساده به راحتی ممکن است موجب تفاوت سبک زندگی فرد با سایرین ، یا با خود او در مراحل مختلف شود. 


افکار مثبت انسان بر اساس این دسته بندی افکار مثبت آن دسته از افکاری را شامل می‌شود که تاثیرات مفیدی بر ذهن و رفتار فرد به جای می‌گذارند، هدایت کننده هستند و اغلب موجبات زندگی دلپذیر را فراهم می‌سازند. افرادی که دارای چنین افکاری هستند کمتر در دام استرس و فشار روانی گرفتار می‌شوند و یا حداقل به راحتی خود را می‌توانند از چنین شرائطی رها کنند. این افراد اعتماد به نفس بالاتری دارند، دید خوبی نسبت به خود دارند و بطور کلی افکار آنها حول و حوش خوب بودن ، سالم بودن و واقع بین بودن دور می‌زنند. 


نمونه‌ای از افکار مثبت . من در موارد مختلف پیروز بوده‌ام هر چند شکستهایی نیز داشته‌ام. •من فرد کارآیی هستم. •لازم نیست همه مثل هم باشند. •بعضی افراد دروغ می‌گویند. 


افکار منفی انسان افکار منفی تحریک کننده هیجانات منفی در انسان هستند. که اغلب در اثر وقایع بیرونی که بار منفی دارند برای افراد ناراحت کننده هستند راه اندازی می‌شوند. این افکار چسبندگی فوق‌العاده‌ای در ذهن انسان دارند و درگیری و مشغله شدیدی برای صاحب خود ایجاد می‌کنند. افتادن در چرخه این افکار و عدم تلاش برای خارج شدن از این چرخه اغلب مشکلات جدی روانی را ممکن است به بار آورد. روانشناسان شناختی معتقدند اغلب اضطرابها و افسردگیها ، اختلالات ارتباطی ، مشکلات زناشویی و انواع مسائل دیگر از زندگی فرد ناشی از غلبه افکار منفی بر ذهن فرد است. بر این اساس هدف آنها گسترش حوزه و قلمرو افکار مثبت و به عبارتی مثبت اندیشی در افراد است. 


نمونه‌ای از افکار منفی •من همیشه شکست می‌خورم. •دیگران نیز باید مثل من باشند. •هیچ کس نباید دروغ بگوید. •من فرد به درد بخوری نیستم. 



افکار هدفمند در مقابل افکار بی‌هدف افکار انسان را از لحاظ اینکه از یک هدف یا اهداف ویژه‌ای پیروی می‌کنند یا نه نیز می‌توان دسته بندی کرد. افکار هدفمند آن دسته از افکاری هستند که بر اساس اهداف ویژه‌ای سازمان می‌یابند. و فرد با در نظر گرفتن آن اهداف ، افکار خود را نیز سازمان می‌دهد. بطوری که می‌تواند به صورت گام به گام به تهیه مراحلی بپردازد که موجب رسیدن او به اهدافش می‌شود. مثل افکار مربوط به حل یک مساله ریاضی یا افکار مربوط به برنامه ریزی درسی. 


برعکس افکار بی‌هدف ، بدون برنامه و بدون هدف ویژه‌ای ذهن فرد را درگیر می‌سازند خیالبافیها از جمله این دسته افکار هستند. که برنامه و سازمان مشخصی ندارند و ممکن است با یک عامل و محرک ساده را راه اندازی شوند و به حوزه‌های مختلف وارد شوند و سرانجام فرد به خاطر نیاورد که از کجا به این نقطه فعلی از افکار رسیده است. از شاخه به شاخه دیگر پریدن معمولا ویژگی این دسته از افکار است. هر چند جلوگیری وضع کامل این دسته از افکار وجود ندارد. اما از آنجا که اغلب در کارهای فکری فرد موجب ایجاد مشکل می‌شود و غالباً تمرکز فرد را به هم می‌ریزند لازم است با انواع تمرینات فکری تحت کنترل فرد قرار بگیرند

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر